روزهای سرد من

چه جالب است،
ناز را می کشیم؛
آه را می کشیم؛
انتظار را می کشیم؛
فریاد را می کشیم؛
درد را می کشیم!
ولی بعد از این همه سال، آنقدر نقاش خوبی نشده ایم
که بتوانیم دست بکشیم،
از هر آنچه آزارمان میدهد…

 

 

شاملو

روزهای سرد من...

دیشب ازشدت سردرد و تهوع نخابیدم تا پنج صبح..

صب ک بچه ها اومدن دنبالم واسه کوهنورودی،نتونستم برم انقد گیجم

از وقتی این گارد عروسکی لعنتی رو انداختم رو گوشی،،اینجوری شدم

 

گاردو بردم پیش همه تو خونه میگم بوش کنید همه میگن بوش طبیعیه

بوی پلاستیکه...نمیدونم چرا منو اذیت میکنه...تا گوشی رو دس بگیرم

دچار تهوع شدید میشم و حالم بد میشه بوی پفک سوخته میده انگار

ترجیح میدم دور بندازمش ....

روزهای سرد من...

واسه ناهار کلی مهمون داشتیم

دوتا از همکارای نازگل ،دوست مامان و دخترش، عمه و دخترش

و دایی پدر..

منم بعنوان ناظر تموم غذاها و دسرا رو تست میکردم

 

البته یکمم اون وسطا لیوانا روشستم

بعد ناهارم رفدم سیر خابیدم

و باز الان نت و چیپس وتخمه کنار آجیام

 

واینچنین جمعه بر ما بگذشت

 

+:تو فکر یه مدل جدید با یه رنگ تازم واسه موهام

روزهای سرد من...

کلی برنامه های سیستمم ریخته بود بهم

ناامیدانه باهاشون سر و کله میزدم........تا اینکه

درست شد...اونم ب طرز عجیبی

تا آخرین لحظه امیدتون رو از دست ندید تو زندگی

 

+:کاش این کار مهم خونوادگی زودتر تموم بشه....خدایا لطفا کمک

روزهای سرد من...

و من ب عادت هر جمعه بازم روی وبلاگ یه عزیز سفر کرده کلیک میکنم   و در کمال ناباوری میبینم ک وبلاگ سرجاشه...  پس این همه مدت چطور Hs با بی رحمی ماها رو از خوندن وب محروم کرده....واقعا خودخواهی Hs...چرا باید آدرس وبو دستکاری کرده باشی.... ب سحر ایمیل فرستادم و منتظر جوابشم ...سحر نزدیکای Hsبود تا پارسال.. شاید اونم دیگه رفته از آلمان.. خاب از سرم پرید...دوس دارم همینجوری اشک بریزم تاصبح   بعد از دوسال از مرگ اون همیشه خوب، دوباره حال و هوام مث  سال93شد....من از دیدن پاسخهایی ک پای کامنتامه زجر میکشم.. من نمیتونم کامنتامو بخونم ....نمیتونم...وای خدایا...   خیلی دلم تنگه...خیلی....خیلی بده یه آدمی ک با دل وجونش کامنتای تک تک خواننده ها رو جواب میداد حالا دیگه نتونه جواب بده...   حالا همه کامنتا شده تسلیت.... کاش میتونستم همه رو پاک کنم...تسلیت گفتن ب کسی ک از این دنیا رفته و دیگه نمیتونه جواب بده یعنی چی آخه.... داغ دلم تازه شده.... روزهای سرد من...ادامه مطلب

بچه های کلاس رفتن اردو....طبق قولی ک استاد داده بود من نرفتم ..دپرسم ..انگار پاییز میخاد زورشو نشونم بده... اومدم پارک مورد علاقم...جایی ک پاتوق منه تو منطقه ای ک ساکنشیم.. اینجا از هیاهو و شلوغی خالیه و اینجایی ک من نشستم از محل بازی بچه ها خیلی دوره . فقط سکوت داره و سکوت.... همون چیزی ک من امروز دنبالشم.... نه دوس دارم حرف بزنم نه دوس دارم کسی باهام حرف بزنه... حتا دوس ندارم ب دوروبرم نگاه کنم ...دوس ندارم کسی خلوتمو بهم بزنه... برا همین باعذرخواهی از خانمی ک اومد رو نیمکت من بشینه ،خواستم بره یه نیمکت دیگه،،وایشون با درک بالا و شخصیت مشخصشون پذیرفتن.... دوس دارم ساعت ها همینجا بشینم و تراکای غمگین گوش کنم....   +:نگو میرم نگو ک میمیرم...... روزهای سرد من...ادامه مطلب

این وبلاگ دیگه آپ نمیشه.... من از بلاگفا میرم ممنونم ک همراهم بودین... اگه ب بعضیا یه حرفایی رو زدم شاید تقصیر خودشون بود  فقط امیدوارم هرکی ازم ناراحته فراموشش کنه...حلالیت نمیگیرم چون  بی دلیل ب کسی حرفی نمیزنم هرکی شنیده لابدقبلش گفته.... وبو حذف نمیکنم چون اسمشو دوس دارم و نمیخام توسط کسی ثبت شه...   نظراتتون رو تا دو روز میخونم و بعدش کامنتدونی رو ب احتمال زیاد میبندم دوستتون دارم..     مانا باشید....ب خدا میسپارمتون   روزهای سرد من...ادامه مطلب

ترامپ برد

دیشب منو اجی شرط بندی کردیم من بردم حالا باید واسم یه جایزه بخره

روزهای سرد من...

اعتراف میکنم روزی ک بعد از حذف وبلاگ نسبتا مشهورم تصمیم گرفتم دوباره  اینجا رو ثبت کنم و دوباره بنویسم،،هرگز فکر نمیکردم دوباره مثل سابق وبلاگم  مخاطب داشته باشه...تو وبلاگ قدیمیم واسه هر پست حداقل دویست نفر لطف  داشتن و کامنت میزاشتن...البته منم خیلی روش کار میکردم و لینکای زیادی رو مبادله میکردم...حالا بخاطر دانشگاه وشرایط جدید زندگیم نمیتونم مث اون روزا بقول کسبه واهل بازار وبو بچرخونم...اما همین ک بازم مخاطبای خودمو دارم خوشحالم   ممنونم ازتون ...از حضورتون و از کامنت های دلنشین و پر از مهرتون تو این دنیای سرد و کم ارتباطی ک همه درگیرشیم   ای کاش میتونستم محبتاتون رو تایید کنم..اما فعلا بناب دلایلی نمیتونم اینکارو بکنم ...شاید در وقتی دیگر   +:ممنونم از لنای مهربون.آقا امیرحسین.آقا بهنام.ماهک.دختر نارنجی.مائده  آقامهران رسولی.مینا خانم و بقیه دوستانی ک بمن محبت دارن   ++:آهنگ وبم خیلی نازه.نه؟؟؟   روزهای سرد من...ادامه مطلب

یادته...؟پر بغض بودیم وقتی ک دیدیم همدیگرو......

چیشد ول کردی دستمو گفتی برو....

 

+:من این تیکه از اهنگ وبمو دوس دارم باز خوانی کنم بعد بزارم تو تراک اصلی

البته قصد ندارم منتشرش کنم ،فقط واسه آلبوم خودمه.....جزآک الله خیرا....

روزهای سرد من...